خلوتی می خواهم
قلمی از گل یاس
دفتری جنس بلور
بنویسم از عشق
بسرایم از نور

روی خط های نسیم
دو قدم راه روم
بکشم شکل تورا
و به دستت انگور

یادم افتاد شبی
رفته بودیم ته باغ
تو به من می گفتی
بنویس
چشم شیطان شده کور

من نوشتم برکاج
که پرم از تو و عشق
دوستت خواهم داشت
تا سراشیبی گور

تو به من خندیدی
و به آینده در راه نه چندان هم دور

عشق را دار زدند
سر هر کوچه صبح
باز هم جار زدند
دلتان زنده به گور
دلتان زنده به گور
16 امتیاز + / 0 امتیاز - 1391/09/10 - 10:14
پیوست عکس:
wvqfl3jpfab1jp2h5cxy.jpg
wvqfl3jpfab1jp2h5cxy.jpg · 500x438px, 80KB
دیدگاه
h_a_ivi_iii_d

salam refigh matalebe ghashangi dari khoshhal be manam sar bezani

1391/09/23 - 20:24
h_a_ivi_iii_d

nazanin karet kheli ali bod baba ye ki be man emila ferstadano yad bede<img src=(" title=":((" />

1391/10/3 - 19:56